خون است بهر سرخی رنگ پریده ام
ماهم ولی چو صحنه شب گشته نیلگون
سروم ولی به سان نهالی خمیده ام
سنگینی اش بهم شکند چرخ پیر را
بار غمی که من به جوانی کشیده ام
بقیه در ادامه مطلب...
خون است بهر سرخی رنگ پریده ام
ماهم ولی چو صحنه شب گشته نیلگون
سروم ولی به سان نهالی خمیده ام
سنگینی اش بهم شکند چرخ پیر را
بار غمی که من به جوانی کشیده ام
بقیه در ادامه مطلب...