استخوان بی نماز
در زمان رسول خدا(ص) مردی خدمت آن حضرت آمد و از تنگدستی شکایت کرد، حضرت فرمود: شاید نماز نمی خوانی.
آن مرد عرض کرد: من نماز پنج وقت را با شما می خوانم.
حضرت فرمودند: شاید در خانه تو کسی نماز نمی خواند.
مرد عرض کرد: همه نماز می خوانند.
حضرت فرمود: شاید در همسایگی تو کسی نماز نمی خواند.
مرد گفت: همه نماز می خوانند.
جبرئیل نازل شد و عرض کرد:یا رسول الله، در فلان بیابان مردی تارک الصلاة از دنیا رفته است. کلاغی استخوان کوچکی از آن بی نماز به منقار گرفته و آورده در میان درختی که در خانه این مرد است گذاشته است.به او بگو آن استخوان را بردارد تا وسعت معیشت و رزق پیدا کند.
↧
استخوان بی نماز
↧