دانلود در ادامه مطلب..
دانلود در ادامه مطلب..
فایل صوتی زیبا و دل نشین «به طاها به یاسین به معراج احمد»
با صدای "علی فانی"آماده دریافت شد.
دانلود فایل صوتی+متن شعر در ادامه مطلب...
در کتاب ارزشمند وسائل الشیعه آمده است:
اگر مومن مسلمانی بعد از نماز صبح بدون ترک کردن محل و بدون سخن گفتن با کسی رو به قبله بنشیند و با احترام صد بار «بسم الله الرحمن الرحیم» بگوید، از شر شیطان در امور زندگی اش رهایی می یابد و رستگار می شود.
سه فایل صوتی مربوط به مراسم اعیاد شعبانیه سال 1392 با مداحی حاج محمود کریمی و سید مهدی میرداماد آماده دریافت شد.
دانلود در ادامه مطلب..
مژده ای دل که دگر سوم شعبان آمد
پیک شادی ز بر حضرت جانان آمد
مژده ای دل که برای دل غمدیده ما
هدهد خوش خبر از نزد سلیمان آمد
خیز ای دل تو بیارای کنون بزم طرب
که دگر موسم اندوه به پایان آمد
مطربا نغمه نو ساز کن و پای بکوب
که به ما مژده وصل شه خوبان آمد
ساقیا باده بده خود بنما سرمستم
بقیه در ادامه مطلب..
آهنگ زیبا و شنیدنی"تنهاترین"با صدای محسن چاوشی
در مرح حضرت علی (ع) با دو کیفیت آماده دریافت شد.
دانلود در ادامه مطلب...
خیلی از دخترها، وقتی به سن ازدواج می رسند، ضمن آنکه به ارزوهای متعددی می اندیشند تصویرهای مختلفی را از جلو چشمان خود در عالم خیال می گذرانند. وقتی مساله جدی می شود و پای خواستکار به میان می آید، اکثرشان روی این نکته تاکید می کنند که مال و ثروت شوهر ایندشان برایشان مهم نیست و ان چیزی که در درجه اول اهمیت قرار دارد، اخلاق و ایمان طرف مقابل است، البته این موضوع ظاهر قضیه است و باطن مساله شکل دیگری دارد ، چون هر چند به ظاهر، بی توجهی به مال دنیا را عنوان می کنند، اما تعداد بی شماری از دختران به ثروت همسر و تیپ و قیافه او هم می اندیشند. اما من نه در عالم خیال بلکه در عالم واقعیت هم به تنها چیزی که خیلی اهمیت می دادم و خانواده هم کاملا بر آن واقف بودند. باورها و اعتقادات همسر اینده ام بود که خدا رو شکر همانی نصیبم شد که اعتقاد قلبی ام بود. از این بابت همواره به درگاه خداوند سپاسگذار بودم که همسری با وفا و با ایمان قسمتم کرده و زندگی آینده ام از هر جهت تامین و تضمین خواهد شد.
زندگی همیشه به ما لبخند می زد. چون هم من و هم همسرم ادمهای قانعی بودیم و زندگی ساده مان سرشار از مهربانی و محبت بود. تنها چیزی که کمبودش در خانه ما کاملا احساس می شد. وجود فرزندی نازنین بود اما ظاهرا خداوند نمی خواست که ما از این نعمت بزرگش برخوردار شوین چون هر چه درمان کردیم تاثیری نداشت و صدای خنده و گریه هیچ بچه ای در خانه کوچک و با صفای ما شنیده نمی شد. از این بابت نه من گلایه ای داشتم و نه همسرم هر چند که گاه اطرافیان با حرفهای دو پهلوی خود باعث ازارمان می شدند، اما ما بی توجه از کنار حرفها و حدیث های برخی از اطرافیان می گذشتیم و همواره
بقیه در ادامه مطلب...
از حضرت امام صادق(ع) نقل شده : «هر کسی وضو بگیرد و به رختخواب برود ، برای او حکم مسجد دارد و اگر در میان رختخواب به یاد آورد که وضو ندارد می تواند از پتو یا لحاف تیمم کند، تا به یاد خداست چنان است که نماز می کند.»
در حدیث معتبر از حضرت رسول(ص) منقول است که روزی حضرت رسول(ص) به اصحاب خود فرمود: کدام یک از شما تمام سال را روزه می دارد؟ سلمان گفت: من! حضرت فرمود: کدام یک از شما شب را احیا می کند؟ سلمان گفت: من! حضرت فرمود: کدام یک از شما هر روز ختم قرآن می کند؟ سلمان گفت: من! عمر به خشم آمد و گفت این مرد فارس می خواهد بر ما که از قریشیم فخر کند و دروغ می گوید، در اکثر روزها روزه نیست و در اکثر شب خواب است و دراکثر روز خاموش است. حضرت فرمود: او مانند و شبیه لقمان حکیم است. از او سوال کن تا جواب بدهد. عمر پرسید و سلمان پاسخ داد: روزه سال من ، ماهی سه روز می دارم و حق تعالی می فرماید هر که حسنه ای بکند ده برابر به او ثواب می دهم که این برابر روزه سال می شود و اما بیداری شب، هر شب با وضو می خوابم و از حضرت رسول شنیدم که می فرمود هر که با وضو بخوابد چنان است که تمام شب را به عبادت احیا کرده باشد و اما ختم قرآن، در هر روز سه مرتبه قل هو الله می خوانم و از حضرت طول(ص) شنیدم که به حضرت امیر المومنین(ع) می فرمود : یا علی مثل تو در میان امت مثل قول هو الله است هر که سوره قل هو الله را یکبار بخواند چنان است که ثلث قرآن را خوانده است و هر که سه بار بخواند چنان است که قرآن را ختم کرده است.
در يکي از روزها، پادشاه سه وزيرش را فراخواند و از آنها درخواست کرد کار عجيبي انجام دهند.
از هر وزير خواست تا کيسه اي برداشته و به باغ قصر برود.
و اينکه اين کيسه ها را براي پادشاه با ميوه ها و محصولات تازه پر کنند.
همچنين از آنها خواست که در اين کار از هيچ کس کمکي نگيرند و آن را به شخص ديگري واگذار نکنند.
وزراء از دستور شاه تعجب کرده و هر کدام کيسه اي برداشته و به سوي باغ به راه افتادند.
وزير اول که به دنبال راضي کردن شاه بود بهترين ميوه ها و با کيفيت ترين محصولات را جمع آوري کرده و پيوسته بهترين را انتخاب مي کرد تا اينکه کيسه اش پر شد.
اما وزير دوم با خود فکر مي کرد که شاه اين ميوه ها را براي خود نمي خواهد و احتياجي به آنها ندارد و درون کيسه را نيز نگاه نمي کند، پس با تنبلي و اهمال شروع به جمع کردن نمود و خوب و بد را از هم جدا نمي کرد تا اينکه کيسه را با ميوه ها پر نمود.
و وزير سوم که اعتقاد داشت شاه به محتويات اين کيسه اصلا اهميتي نمي دهد کيسه را با علف و برگ درخت و خاشاک پر نمود.
روز بعد پادشاه دستور داد که وزيران را به همراه کيسه هايي که پر کرده اند بياورند.
وقتي وزيران نزد شاه آمدند، به سربازانش دستور داد، سه وزير را گرفته و هرکدام را جدا گانه با کيسه اش به مدت سه ماه زنداني کنند.
در زنداني دور که هيچ کس دستش به آنجا نرسد و هيچ آب و غذايي هم به آنها نرسانند.
وزير اول پيوسته از ميوه هاي خوبي که جمع آوري کرده بود مي خورد تا اينکه سه ماه به پايان رسيد.
اما وزير دوم ، اين سه ماه را با سختي و گرسنگي و مقدار ميوه هاي تازه اي که جمع آوري کرده بود سپري کرد.
و وزير سوم قبل از اينکه ماه اول به پايان برسد از گرسنگي مرد.
پندها:
حال از خود اين سؤال را بپرسيم ، ما از کدام گروه هستيم ؟ زيرا ما الآن در باغ دنيا بوده و آزاديم تا اعمال خوب يا اعمال بد و فاسد را جمع آوري کنيم،
اما فردا زماني که ملک الموت امر مي شود تا ما را در قبرمان زنداني کند
در آن زندان تنگ و تاريک و در تنهايي،
نظرت چيست؟
آنجاست که اعمال خوب و پاکيزه اي که در زندگي دنيا جمع کرده ايم به ما سود مي رسانند.
الله تعالي مي فرمايد: (وَتَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُوْلِي الأَلْبَابِ) البقره 197
و توشه برگيريد که بهترين توشه پرهيزگاري است، و اي خردمندان ! از ( خشم و کيفر ) من بپرهيزيد.
پس کمي بايستيم و با خود بيانديشيم .. فردا در زندانمان چه خواهيم کرد!
انتخاب با توست؛ کيسه ات را با چه چيزي پر مي کني؟
از امام صادق (عليه السلام) شنيدم كه میفرمود:
هركس هنگام خوابيدن يازده بار سوره ى إِنّا أَنْزَلْناهُ فى لَيْلَةِ الْقَدْر را قرائت كند، خداوند يازده فرشته را بر او مىگمارد تا او را از تمام شيطانهاىِ راند شده تا صبح حفظ كنند.
نماز استغاثه به حضرت فاطمه (س )
روايت شده كه : هرگاه حاجتى دارى ، دو ركعت نماز به جاى آور و پس از سلام نماز سه بار تكبير بگو و پس از تسبيح حضرت فاطمه (س) به سجده برو، يكصد مرتبه بگو: يا مولاتى يا فاطمة اغيثينى . سپس ، جانب راست صورت را بر زمين بگذار و همان ذكر را صد مرتبه بگو سپس جانب چپ صورت را بر زمين بگذار و صد مرتبه بگو، باز هم به سجده رفته و صد مرتبه بگو و حاجت خود را ياد كن ، به خواست خداوند حاجتت برآورده مى شود.
روزى ابراهيم ادهم در بازارهاى بصره عبور مى كرد مردم اطرافش را گرفته گفتند: ابراهيم! خداوند در قرآن مجيد فرموده: (ادعونى استجب لكم ) مرا بخوانيد جواب مى دهم شما را، ما او را مى خوانيم ولى دعاى ما مستجاب نمى شود.
ابراهيم گفت: علتش آن است كه دلهاى شما به واسطه ده چيز مرده است (دعايتان صفائى ندارد و دلها پاك و بى آلايش نيست )
پرسيدند: آن ده امر چيست ؟
گفت: اول آنكه خدا را شناختيد ولى حقش را ادا ننموديد.
2- قرآن را تلاوت كرديد ولى عمل به آن نكرديد.
3- ادعاى محبت با پيغمبر صلى الله عليه و آله نموديد ولى با اولادش دشمنى كرديد.
4- ادعا كرديد با شيطان عداوت داريم ولى در عمل با او موافقت نموديد.
5- مى گوئيد ببهشت علاقمنديم اما براى وارد شدن در بهشت كارى انجام نمى دهيد.
6- گفتيد از آتش جهنم مى ترسيم ولى بدنهاى خود را در آن افكنديد.
7- به عيب گوئى مردم مشغول شديد و از عيوب خود غافل مانديد.
8- گفتيد دنيا را دوست نداريم و ادعاى بغض آنرا نموديد ولى با حرص جمعش مى كنيد.
9- اقرار به مرگ داردى ولى خويشتن را مهيا براى آن نمى كنيد.
10- مردگان را دفن نموديد اما از آنها عبرت و پند نگرفتيد
اين علل ده گانه است كه باعث مستجاب نشدن دعاى شما مى شود.
منبع: روضات الجنابت لفظ ابراهيم
حضرت نوح (ع ) هنگامى كه كشتى را درست كرد و در آن انواع حيوانات را جاى داد، الاغ در خارج كشتى ماند. هر چه نوح او را به سوار شدن در كشتى وادار مى كرد سوار نميشد بالاخره خشمگين شده گفت (اركب يا شيطان ) سوار شو اى شيطان .
شيطان اين سخن را شنيد، خود را در پى الاغ آويزان نموده داخل كشتى شد حضرت نوح خيال ميكرد سوار نشده ، همينكه كشتى به حركت در آمده مقدارى بر روى آب سير كرد چشم نوح به شيطان افتاد كه در صدر كشتى نشسته پرسيد چه كس بتو اجازه داد گفت تو مگر نگفتى سوار شو اى شيطان . آنگاه گفت اى نوح تو بر من حقى دارى و نيكى درباره من كرده اى ميخواهم آنرا جبران نمايم . نوح پرسيد آن خدمت چه بوده . در پاسخ گفت : تو دعا كردى قومت بيك ساعت هلاك شدند اگر اينكار را نميكردى من حيران بودم بچه وسيله آنها را منحرف و گمراه كنم ، از اين زحمت مرا راحت كردى .
حضرت نوح دانست شيطان او را سرزنش ميكند. شروع بگريه نمود، بعد از طوفان پانصد سال گريه ميكرد از اينرو نوح لقب يافت پيش از آن عبدالجبار نام داشت .
خداوند به او وحى كرد كه سخن شيطان را گوش كن . نوح به شيطان گفت آنچه ميخواستى بگوئى بگو. گفت : از چند خصلت ترا نهى مى كنم : اول اينكه از كبر پرهيز كن زيرا اول گناهيكه نسبت بخداوند انجام شد سجده كنم را تكبر نميكردم و سجده مينمودم مرا از عالم ملكوت خارج نميكردند. دوم از حرص دورى گزين ، زيرا خداوند تمام بهشت را براى پدرت آدم مباح گردانيد از يك درخت او را نهى كرد، حرص آدم را واداشت تا از آن درخت خورد و ديد آنچه بايد بييند.
سوم - هيچگاه با زن بيگانه و اجنبى خلوت مكن مگر اينكه شخص ثالثى ؛ با شما باشد اگر بدون كسى خلوت كنى من در آنجا حاضر مى شوم ، آنقدر وسوسه مى نمايم تا به زنا وادارت كنم . خداوند به نوح وحى كرد كه گفته شيطان را قبول كن
منبع: انوار نعمانيه ص 81